بلاهت وقیح
ولایت فقیه یا بلاهت وقیح !
پنجشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۵

رئیس مجلس خبرگان در سخنرانی خود ضمن برحذر داشتن نمایندگان از چرت زدن گفت:
"نظام ما متصل به خداست و رهبر مقتدر ما منصوب از جانب خداست و سپاه، بسيج و ارتش جندالله هستند. جوانان ما حزب‌الله هستند و اكثريت ملت ما اولياءالله هستند كه باعث افتخار ماست."

آیت اله مشکینی ارزیابی خود را چنین بیان نمود:

اول اینکه فقط رهبر ما در عالم هپروت سیر می کند !
ثانیا مسئواین ما بهم متصل هستند ، آنهم مستقیم ، یعنی هیچ فاصله ای بین آنان نیست.
وی توضیح نداد این اتصال شرعی ست یا خیر!
اکثریت ملت ما اولیاءاله هستند ، در هیچ کجای دنیا مردمش اینقدر عجز و لابه نمی کنند.
هر جا مردی ، دختر جوانی را گیر می آورد به یاد خدا می افتد و می گوید
تبارک الله احسن الخالقین و دختر هم پاسخ میدهد : خدا برکت دهد.

ارتش ما الحمداله سلاحهایی تولید نموده که کارشناسان نظامی دنیا آنرا در رده
سلاحها نمی شناسند و حتی نامش را نشنیده اند ، مثل سلاح استراتژیک توپخانه
موتوری ،یعنی یک آرپی جی زن ترک موتور !

تنها حکومت مشروع در دنیا حکومت ماست چرا که دیگر رهبران را شورای نگهبان
تائیدنکرده.مثال واضحی برای شما میزنم ، ما علما و روحانیون در ایران در صدر
مجلس هستیم در حالیکه در ممالک دیگر دنیا ما را فلان خودشان هم حساب نمی کنند.
اینها از برکت انقلاب اسلامی ست.

حضرت آیت اله مشکینی سال شمسی و قمری را مقایسه نمود و گفت :
ببینید این سال شمسی که یک مشت ستاره شناس بی ایمان ، آنرا دقیق ترین تقویم جهان
مینامندفقط و فقط یک نوروز دارد.
اما به فضل و قوه الهی ، سال قمری هم ماه حرام دارد و هم ماه مبارک .تنها سال قمری ست که ماه هایش منطبق بر فصول نیست.
یعنی هم تابستان و هم زمستان میتواند ماه رمضان داشته باشد.حالا اگر مومنی نتواند
برنامه ریزی کند که مثلا در دهه آینده آیا مسافرتش به ایام روزه داری می افتد یا خیر ، خب این نشانه از کبریا دارد که ما نمیتوانیم از آن سر درآوریم.

اگر همه چیز را بتوان راحت درک کرد که دیگر مردم نیازی به ملا ندارند پس تا میتوانید
مسائل را برای مردم پیچیده کنید . شکیات بوجود آورید ، مراتب و مراحل دخول ابداع کنید.

Farhad Heyrani
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin Donbaleh
چهارشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۵
البلاهت الوقیح ، آسد علی گدای زودباور
آن عالم ربانی ، آن شیخ مامانی ، آن رهرو بی همت ، آن شیخ بی غیرت
آن ملای بی قرار ، آن رهبر بی بخار ، آن مردمان را کرده در قفس ،آن خلق را بسته را ه نفس ، آن عاشق ترانه آمنه ، آ سید علی گدا ، خامنه .
بزرگ شیخی بود در سرای حوزه ،
گویند روزی آسید علی بر مراد خود وارد شد و گفت:
عمر تو دراز باد که گر نباشی ، ریشم را کفنم کنند. مراد گفت : نهراس که پس از من تو بیایی .
و این از معجزات سرزمین فارسیان بود که مقامات از قبل بشناختندی
از این سخن حالتی بر عارف گدا رفت که نعره زد و غش کرد.
پس از هوش آمدن قضیه را جدی گرفت و خود را تباه کرد.
از او پرسیدند : بزرگترین کیف از بلاهت وقیح شدن در چیست؟
گفت : اینکه کون اکبر کوسه بسوخت!

از کرامات شیخ همین بس که در زمانش هیچ بانگی بر نیامد مگر از سینه سوراخ شده و هیچکس به محبس نرفت مگر بی نیاز شد از طعام و روزه دار شد بر دوام!

روزی دیگر شیطان رجیم یانکی صفت(الجرج بوش) لعنت اله علیه ، در خواب حالش بپرسید شیخ علی گفت: دست بردار از این در وطن خویش غریب .
که این از عجایب بود که او ولی مسلمین میبود و هیچ مسلم از او تقلید نکرد.

از صفات روحانی آسید علی گدا این بود که یومیه به ساعاتی متوالی سیر آفاق و انفس میکرد و در این حالت منزل پر از دود مینمود و در عالم هپروت سیر میکرد ، چشمانش خمار میگشت گویی با اولیا محشور شده و مسئله از آنان باز می پرسد.
مریدان در این وقت عودها بسوزاندند تا همسایگان از عالم شیخ آگاه نگردند که به وقت رجعت از آسمان ، خواب او را درمی ربود.

-------------------------------------------------
آخوندک محمود احمدی نژاد (فراخ الکانه)
آن سوخته جمال ، آن نبرده فهم و کمال
آن کینه را مفتاح ، آن ملیجک مصباح
آن دارنده هاله ، آن ..س خل بیچاره
آن از تیره میمون ، آن خوراکش پنیر و تافتون
آن محو کننده اسرائیل ، آن ملائک بکرده عزرائیل
آن منابع را بداده بر باد ، شیخ محمود ان ، احمدی نژاد
کوچک اندامی داشت و دراز زبانی.
نقل است روزگاری دراز هیچ نخفت و بر لوایح بلاد انگشت میزد ، که میگفت :
انگشت بر لوایح بلاد ، خواب کند مردم خراب .

روزی مریدی به والده ی شیخ محمود گفت : مهر مادری نه این بود که چنین ریختی بر فرزند بریختی.
مادر محمود گفت: هیچ مگو که نسل ما از ازل الی الابد چنین است.
الهام که از مریدان شیخ بود ، هر صباح ماشین شیخ هل میداد.بدو گفتند راز این همه هل دادن چیست؟
گفت : شیخ وعده به فردا داده . و فردا روزی معجزه این ریاضت مکشوف بگردید و الهام بر کابینه اذن دخول یافت.

عیال الهام بر صفت شیخ مکتوب بسیار نگاشت.جماعتی بدو گفتند:
تو که شیفته این شیخی ، چرا زودتر بله نگفتی؟
عیال الهام الاشد السلیطه گفت:
وصفش راحت تر از وصلش باشد!
این از کرامات شیخ بودکه هیچکس یارای نگاه خیره بدو نداشت و هرکه خیره شد بوقت خندیدنش ازعذاب جهنم دور گشت که کفاره گناهان پس داده بود.

روزی بر آسد علی که از مفاخر طلاب بود وارد شد و دستش ببوسید.
آسدعلی نوازشش نمود و گفت : تو خودت نمره بیستی ، تو مث آدمی نیستی.
شیخ محمود ان میگفت:
ما عدالت پروریم نه عداوت بر خلق ، و از کراماتش اینکه عدالتش عین عداوت بود و عداوتش عین جنایت.

روزی پس از قتلش بخواب بزرگی آمد که بزرگ درجا سکته نمود.پس روزی دیگر
بر خواب عیال نازل شد و گفت:
بواسطه خنداندن جمله خلایق دهر ، از گناهانم بگذشتند و در فردوس برین واردم نمودم !بسه دیگه سوختم سوختم .....

Farhad Heyrani
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin Donbaleh
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin Donbaleh
یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۵
سایت پرشین بلاگ یا وزارت اطلاعات !

مدتها پیش خسن آقا اعلام کرد سایت پرشین بلاگ وابسته به
وزارت اطلاعات است. راستش من باور نکردم.
اما چند وقتی هست که این سایت بازی جالبی را با من شروع کرده!
اول اینکه وبلاگ من در این سایت در ایران فیلتر شده اما پرشین بلاگ وبلاگم را فعال نگه داشته،.
تا اینجا زیاد موضوع غیر عادی نیست
ولی چند نوبت است که عکسی از خامنه ای را در وبلاگم در پرشین
بلاگ می گذارم و می بینم که این سایت آن پست را حذف میکند !!!
و جالب اینکه فقط همان پست را حذف می کند اما کرکره وبلاگم را پائین نمی کشد !!
بهرحال من این را گفتم تا دوستانی که در این سایت وبلاگی دارند بیشتر مراقب باشند.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin Donbaleh
Free counter and web stats